دانلود آهنگ حصین و بیگرض به نام خیابون با متن ترانه و کیفیت عالی 320
Download Music Ho3ein Ft Bigrez Called Khiyaboon | Mp3 + Lyrics

پخش آنلاین آهنگ حصین و بیگرض به نام خیابون
0:00
0:00
دانلود آهنگ از سایت پیکس موزیک نیمبها میباشد.
بین نگاه مردم میرم به سمت مقصد نمیدونم کجا میخوام برم و بیماره مغزم
صدایی آشنا میخونه تو گوشم سنگینی مسیرم میمونه رو دوشم
چون این راهی که میری ته نداره هر چی میگیره پس نداده
تو میمونی با اون خیابونی که مثل کویری خشک و بی بارونی
همه چی اینجا اتفاقه حتی میکنه بیجا استفاده
کجان اونا که بودن مثل برادر از پشت میله ها میگن قصه برا من
خدا بده یه روز آفتابی یه نسیم خنک هم باشه حال دادی
چطور میشه اینجا هم یه روز خوب باشه خوب تو خیابون بگو کو آخه
هر شب تلخ و سخت تنگ و سرد درس بی حد و مرز و هرج و مرج
راه میرم از تو شهر از تو شب راه میرم ابروم خم توش هرجور هست
یاد گرفتم از خودم از دورم و از نگاه مردمم باید نفسامو حبس کنم باشن قدم هام بلند
من هنوز این باورو دارم اگه سیاهی همجا هست تا همه آدما خوابن یکی صدامو میشنوه آخر
پیانو رو دوس داری حال میده نه
یکی بام یکی داد دوتا نقطه توی وقتای حال
حال میده توی تنهاییات کیش میشی توی طعم های مات
نسلای پات یکی چپ یکی راست کنتوری روی حرفای خاص
په یکم هول بدی روی مغزای باز
بازم خیابونو منو شبو دو تا دست توی جیب
بزرگه ولی برا من کوچیک دنیاتو میگم هرچند سفید شبا ولی اینجا همرنگ پوشید
آدمای شهر شده منظرم خونه های شهر پره پنجرن
هرکدوم توشون یه قصه است و پره دو پاهایی که از یک جنگل ان
یه سری که صبحا میرن راه راست چون میدونن که شب دیگه مال لاشخوراست
نخ به رنگ شب نمیدن و میدونن که کف خیابونا تا روزاش جداست
بهینه کار بم چسبیده شبیه خال
خیابونو میگم احمق بیبین توش هیچ موقع دو دوتا نمیده چور
هر شب تلخ و سخت تنگ و سرد درس بی حد و مرز و هرج و مرج
راه میرم از تو شهر از تو شب راه میرم ابروم خم توش هرجور هست
یاد گرفتم از خودم از دورم و از نگاه مردمم باید نفسامو حبس کنم باشن قدم هام بلند
من هنوز این باورو دارم اگه سیاهی همجا هست تا همه آدما خوابن یکی صدامو میشنوه آخر
صدایی آشنا میخونه تو گوشم سنگینی مسیرم میمونه رو دوشم
چون این راهی که میری ته نداره هر چی میگیره پس نداده
تو میمونی با اون خیابونی که مثل کویری خشک و بی بارونی
همه چی اینجا اتفاقه حتی میکنه بیجا استفاده
کجان اونا که بودن مثل برادر از پشت میله ها میگن قصه برا من
خدا بده یه روز آفتابی یه نسیم خنک هم باشه حال دادی
چطور میشه اینجا هم یه روز خوب باشه خوب تو خیابون بگو کو آخه
هر شب تلخ و سخت تنگ و سرد درس بی حد و مرز و هرج و مرج
راه میرم از تو شهر از تو شب راه میرم ابروم خم توش هرجور هست
یاد گرفتم از خودم از دورم و از نگاه مردمم باید نفسامو حبس کنم باشن قدم هام بلند
من هنوز این باورو دارم اگه سیاهی همجا هست تا همه آدما خوابن یکی صدامو میشنوه آخر
پیانو رو دوس داری حال میده نه
یکی بام یکی داد دوتا نقطه توی وقتای حال
حال میده توی تنهاییات کیش میشی توی طعم های مات
نسلای پات یکی چپ یکی راست کنتوری روی حرفای خاص
په یکم هول بدی روی مغزای باز
بازم خیابونو منو شبو دو تا دست توی جیب
بزرگه ولی برا من کوچیک دنیاتو میگم هرچند سفید شبا ولی اینجا همرنگ پوشید
آدمای شهر شده منظرم خونه های شهر پره پنجرن
هرکدوم توشون یه قصه است و پره دو پاهایی که از یک جنگل ان
یه سری که صبحا میرن راه راست چون میدونن که شب دیگه مال لاشخوراست
نخ به رنگ شب نمیدن و میدونن که کف خیابونا تا روزاش جداست
بهینه کار بم چسبیده شبیه خال
خیابونو میگم احمق بیبین توش هیچ موقع دو دوتا نمیده چور
هر شب تلخ و سخت تنگ و سرد درس بی حد و مرز و هرج و مرج
راه میرم از تو شهر از تو شب راه میرم ابروم خم توش هرجور هست
یاد گرفتم از خودم از دورم و از نگاه مردمم باید نفسامو حبس کنم باشن قدم هام بلند
من هنوز این باورو دارم اگه سیاهی همجا هست تا همه آدما خوابن یکی صدامو میشنوه آخر
کد پخش برای وبلاگ ها
لینک کوتاه مطلب
18 آذر 1404
0
نظرات